بهروز افخمی در یکی از مصاحبه هاش گفته بود در دوره حضور من در بهارستان یک مضوع بسیار مهم را فهمیدم و آن این بود که تصمیمات مهم کشور در این راه رو ها گرفته نمیشود. به عبارتی مجلس قانون گذار بر قانون گذاری تاثیر آنچنانی ندارد و بیشتر شبیه نماست تا آنچه بدان معروف است.
حال سوالی به وجود می آید پس اگر نماست چرا در زمان انتخابات کاندیدا های مجلس به همراه لیست های عریض و طویل شان از روی جسد و جنازه هم بالا می روند تا با تکرار خود حتی یک کرسی را هم از چنگ ندهند؟
جوابش قدرت است شخص بعد از رای گیری در داخل استان و حتی در خارج آن قدرت خوبی میگیرد. جوری که با یک زنگ رای دادگاه آن منطقه و ناحیه را عوض کند جوری که اقوام و فامیل خود را به صورت هویج در منطقه استحفاظی خود لوستر کند.
نمایندگی گویی به اسم خدمت به مردم و در عمل خیانت به مردم شده. آنها که خود را وکیل مردم می دانند حاضر نیستند حرفهایشان حتی از آن سالن سبز حتی بیرون رود چه رسد به گوش موکلانشان . آخر کدام موکلیست که صدای وکیل خود را نباید بشنود.
برگردیم به حرف افخمی که گفت تصمیمات مهم اینجا گرفته نمی شود کار اصلی نمایندگان هم این نیست( از نظر خودم رانت بازی و لابی گریست چه خوب چه بد. بله درست شنیدید رانت خوب برای پول کندن از مجلس در راستای استان و ناحیه خود همین قدر پست و ناچیز ). افخمی ادامه داد می ترسم روزی بفهمم تصمیمات اصلی را در جایی مثل وزارت خانه هم نمی گیرند که البته حرف خطرناکی است اما دور از واقعیت به نظر نمی رسد. به راستی نمایندگانی که علاقه بسیار برای خدمت صادقانه دارند چرا زمانی که پایشان به آن خانه نحس باز می شود می لرزد و دیار و زندگی خود را می فروشند البته بجز چند استان که بالاترین حجم بودجه کشور یک راست در جیب آن ها می رود و دو قورت و نیمشان باقیست. چرا قول هایشان فراموش می شود. چرا دیگر از مردمی که هر روز برایشان سخنرانی و وعده اشتغال می دادند یادی نمی کنند.
نکند هدفشان از نمایندگی چیز دیگری جز وکالت ملت است که در این صورت حق الناس عجیبی پشت گردنشان می ماند.
درباره این سایت