سه ماه تابستان پشت پنجره راه پله ما گلی بود که پدر مادرم هر روز پرده آن پنجره را برای آفتاب گرفتن گل کنار می زدند و موقع شب زمانی که پنجره راه پله از پشت یعنی کوچه معلوم بود من مجبور بودم با شرایط سختی که دیده نشوم آن پنجره را ببندم.

امروز دراولین روز رسمی پائیزی با این که هوا اینجا بیست روزی هست پائیزی شده متوجه شدم آن گلدان گل مصنوعی دارد به قدری هم شبیه گل واقعی است که شناختش سخت است. دقیقا به یاد ندارم کی جای گل اصلی با مصنوعی عوض شد ولی این نکته را می دانم که مادرم با این ت مدتی مرا گول زد که هر روز پرده باز و بسته شود و زندگی داخل راه پله ما جریان پیدا کند.

از فردا زمانی که می خواهم پرده را بکشم جور دیگری به واقعیتی که از مصنوعیت وام گرفته است نگاه می کنم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کاشی و سرامیک نیاوران وبلاگ تخصصی معدن و ژئوتکنیک seoknowledge Brent ثبت نام تیزهوشان و دانشگاه های کشور کسب رایگان ارز های مجازی |کسب درآمد مــن یک طلــبه ام یونا پوکه God let him appear sooner