کنار کوچه منتهی به خونمون یه پارکه که وقتی برف میاد عجیب نمایی میشه یه سال اگه اشتباه نکنم 86 قبل از دومین برف بزرگ رشت. یه برف حدودا سبک بیست سانتی متری اومد همه پارک سفید شد درختای کاجم کاملا سفید شدن با این که حتی پایه درختام زیر برف نرفته بودن. ما بچه های کوچه هم اون مناطق از سر بی کاری و تعطیل شدن مدارس چرخ میزدیم و برف بازی می کردیم. یه آقایی رو دیدم گوشیش (اون زمان گوشی لمسی کم بود از این نوکیاها داشت) رو درآورد شروع کرد از کوچه عکس گرفتن. اول فکر کردم پرنده ای،آدم برفی یا چیزی دیده اما متوجه شدم هیچی نیست. الان بعد 14 سال یاد اون دوران افتادم ازش سوال نکردم اما یه چیزیو خوب یادمه. تنها چیزی که اونجا از نگاه اون مرده جلب توجه میکرد پیچ جاده ای بود که از تردد ماشینا تو برف به وجود اومده بود. رفتم جلوتر جاش وایستادم و به جاده نگاه کردم بازتاب نور تو کف خیابون رویایی بود اگه منم جای اون بودم عکس می گرفتم حتی اگر هرگز اون عکسارو نگاه نمی کردم.
راستی یادم رفت بگم شب بود.
درباره این سایت