امروز ده آبان جالب بود اما کند پیش رفت.
صبح بازم از شدت کم خوابی گیج بودم نمیدونم این کم خوابی هارو کی قراره جبران کنم.
چند هفته ای میشه که آبریزش بینیم زیاد شده نمیدونم به چی حساسیت پیدا کردم.
امروز فیلمبرداری هم داشتیم که بچه ها کلاسشون زود تعطیل شد رفتن.
نهار این هفته رو رزرو نداشتم و فلافل خوردم احساس میکنم از غذای فست فودی خسته شدم.
به یکی از بچه ها برای ذخیره کانتکت گوشیش کمک کردم چون میخواست ریست فکتوری کنه.
کلاس بعد ازظهر بد بود خدا رو شکر یکی از رفقا پیشم نشست و تنستم با وجود اون گذران وقت کنم اما کلاس غروب جالب بود.
بعد از تموم شدن کلاس از دانشگاه زدم بیرون و با یک صحنه فوق العاده روبرو شدم. آسمون با ابرای نازک نارنجی پر شده بود و درختای برگ زرد و نارنجی پارک با یه باد گرمی داشتن ت می خوردن واقعا انگار مال این دنیا نبودن. یه عکسم گرفتم که خوب در نیومد.
فیلم فیل ساخته گاست ونسنت رو دیدم و خوشم اومد و تو گروهمون به بچه های دیگه هم معرفی کردم.
فیلم مارجین رو شروع کردم.
الانم به قدری خسته ام حال انجام دادن هیچ کاری رو ندارم حتی فیلم دیدن. فردا هم یه کنفرانس هفده صفحه ای داریم که از الان غمم گرفته.
درباره این سایت